تحلیل عواملِ رشد متون عرفانی در سده‌های میانی (638-460)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی اصیل (Original Article)

نویسندگان

1 کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث؛ فارغ‌التحصیل دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران

2 دانشیار گروه قرآن و حدیث دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی دانشگاه مازندران؛ بابلسر: ایران

10.22080/jre.2024.24624.1168

چکیده

بدیهی است ظهور یا افول مکاتب فکری تحت تأثیر عوامل مختلفی می باشند.با نگاه به تاریخ تألیف متون عرفانی در طول قرون متمادی، شاهد افزایش یا کاهش کمی و کیفی این متون هستیم.

نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با استناد به گزارشات تاریخی، در پی پاسخ به این سؤال است که چرا در دوره تاریخی مدنظر (460 تا 638 ق) بسامد متون عرفانی افزایش چشمگیری داشته است؟آنچه در این دوره باعث رشد متون عرفانی گردید گسترش مکتب اشاعره و توجه خاص آن‌ها به «قلب» به عنوان ابزاری کاربردی در معرفت‌شناسی است که می‌توان آن را ذیل تحولات فرهنگی دسته بندی کرد. هر چند معتزله نیز به حیات فکری خود ادامه داد اما غلبۀ بعضی از اصول اشعری را می‌توان در تألیفات معتزله نیز مشاهده کرد. از جمله این اصول «شهودگرایی و اتکاء به قلب» به عنوان ابزار شناخت است.پشتیبانی خلفای عباسی از این مکتب نیز در روند فراگیر شدن آن و همچنین وجود ارتباط بین علمای سرآمد این مکتب با حکام عباسی یا حکام تحت نفوذ آن‌ها از جمله دلایل سیاسی بود که بر گسترس مکتب اشاعره کمک شایانی کرد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات