بازخوانی تحلیلی مبانی و پیآمدهای "غذای جسمانی" از دیدگاه ملاصدرا

نوع مقاله : مقاله پژوهشی اصیل (Original Article)

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی مشهد، ایران

2 دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران

3 دانشجوی دکترای فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد، ایران

10.22080/jre.2024.27983.1215

چکیده

بر اساس دیدگاه حکمای مشاء، غذای حقیقی برای بدن انسان، آن چیزی است که وارد بدن انسان می‌شود و بعد از تجزیه به عنوان «بدل ما یتحلّل» جایگزین صورت‌های پیشین اعضای بدن می‌شود. این غذا در ابتدا برای انسان بالقوه است، بعد از تغییر و تحول، تبدیل به غذای بالفعل می‌شود. بخشی از این غذا تبدیل به گوشت، بخشی به خون و بخشی به استخوان و همین طور غذا وارد هر عضوی از اعضای که بدن می‌شود، به شکل آن عضو در می‌آید و ملحق به آن می‌شود.
در مقابل این نظریه که به «الصاق» معروف است، صدرا بر این باور است که غذای جسمانی، صرفا نقش اعدادی دارد و زمینه سازی می‌کند تا نفس صورتی مشابه صورت غذای جسمانی را انشاء کند و همین صورت است که غذای حقیقی برای بدن انسان محسوب می‌شود. در واقع عقل مفارق صورت حقیقی غذا را از مجرای نفس افاضه می‌کند، و چون نفس این صورت را در مرتبه ذات خودش واجد شده است، در مرتبه کثرت و فعل آن را برای بدن انشاء می‌کند. در جستار حاضر تلاش شده است به شیوه توصیفی - تحلیلی و با رویکرد فلسفی، مبانی و پیآمدهای چگونگی تغذیه بدن و ارتباط آن با نفس را مورد بازخوانی و تحلیل قرار دهیم. در پایان این نتیجه به دست آمده است که قوام تغذیه و حیثیت فاعلی غذا به نفس است، نه به ماده غذایی که بالقوه و بالعرض به عنوان خوردنی و نوشیدنی دریافت می‌کند بلکه باید گفت، خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها صرفا زمینه‌ساز هستند و نقش اعدادی و مادی دارند. از همین‌روست که نفوس کامله می‌توانند صور غذایی را خودشان ایجاد کنند و از این رهگذر، بدن خویش را باقی نگه دارند، چنین نفوسی در واقع یکی از مظاهر اسم «رازق» خداوند متعال شمرده می‌شوند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات