تحلیل و نقد تفکر در نظام معرفت شناسی متیو لیپمن با تکیه بر کتاب لیزا کودکی در مدرسه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی اصیل (Original Article)

نویسندگان

1 استاد فلسفه و کلام، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران

2 استاد گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران، ایران

3 دانشجوی دکتری کلام و فلسفه دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران

4 دانش آموخته دکتری کلام و فلسفه دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران

10.22080/jepr.2025.28125.1230

چکیده

پژوهش حاضر برای پاسخ‌گویی به این پرسش اصلی که «تفکر در نظام معرفت‌شناسی لیپمن چگونه تحلیل شده و چه نقدهایی بر آن وارد است؟» شکل گرفته‌است، نگارندگان تلاش کرده‌اند با عرضه این پرسش به داستان لیزا و استفاده از مطالعه، توصیف و تحلیل آثار لیپمن با استفاده از ابزار کتاب‌خانه‌، برای پرسش گفته‌شده، پاسخی مناسب بیابند. خلاصه نتایج بدست آمده را می‌توان اینگونه بیان کرد که: لیپمن تعقل و تفکر را به یک معنا به کاربرده و تفکر را مهارتی بهبودپذیر می‌داند و اصول منطق را، ملاک‌هایی برای ارزیابی تفکر ماهرانه و غیر‌ماهرانه معرفی می‌کند. می‌توان گفت او وظیفه سیستم‌های آموزشی را تقویت پتانسیل شناختی کودکان و نوجوانان برای داشتن تفکر کارآمدتر در آینده می داند. برای رسیدن به این مهم، برنامه درسی «فلسفه برای کودکان» را در قالب کتاب‌هایی ارائه می‌دهد. هدف از این برنامه، کمک به کودکان برای متفکرترشدن، ژرف اندیش‌تر شدن و معقول‌تر شدن برای فکر منطقی‌تر و معنادارتر است. به‌عنوان مثال، لیپمن در کتاب لیزا رشد قضاوت اخلاقی در نوجوانان را مورد توجه قرار داده‌است. تفکر در نظام معرفتی لیپمن مراتبی دارد: تجربه؛ هم سازی؛ مسئله محوری ذهن؛ استدلال؛ استنباط. لیپمن نقطه کانونی ارزیابی تفکر کارآمد را کشف معنا می‌داند. این در حالیست که او تجربه‌گرا و عمل‌گرا است و سعی می‌کند مهارت‌های تفکری را در امور قابل تحلیل و ارزیابی عقلی خلاصه کند؛ این دوگانگی اهداف مابعدالطبیعی و ابزار تجربی، باعث تعارضاتی در برنامه او شده است. از آن جمله نیاز به ارائه رویکرد دلایل خوب برای برون‌رفت از محدودیت های امور غیر قابل استناد به منطق است، که این تناقضی آشکار در اندیشه او به شمار می‌آید.

کلیدواژه‌ها

موضوعات