تحلیل فلسفی روش محمد جواد خراسانی در نقد جهان‌بینی عرفانی حافظ

نوع مقاله : مقاله پژوهشی اصیل (Original Article)

نویسندگان

1 دانش آموخته دکتری کلام و فلسفه دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران

2 طلبه سطح 3 حوزه علمیه مروی

3 دانش آموخته دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

4 استاد فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

10.22080/jepr.2025.28739.1265

چکیده

مقاله‌ی حاضر در پی پاسخ به پرسش اصلی «تحلیل فلسفی روش خراسانی در نقد جهان‌بینی عرفانی حافظ چگونه است؟» شکل گرفته است، بدین منظور، در این جستار با بهره‌گیری از منابع معتبر و استفاده از ابزار کتابخانه، به تحلیل و نقد روش‌های خراسانی در ارزیابی اندیشه‌های حافظ پرداخته می‌شود. نتایج تحقیق نشان می‌دهند که نقدهای خراسانی با کاستی‌های زیر همراه است: 1. عدم صحت‌سنجی مکاشفات عرفانی: خراسانی بدون توجه به ارزیابی عقلانی و شرعی، همه مکاشفات عرفا از جمله حافظ را باطل می‌داند. 2. برخورد یک‌جانبه‌نگرانه: تنها از یک زاویه خاص به اشعار حافظ می‌نگرد و از تحلیل معانی چندلایه غفلت می‌کند. 3. فقدان استنادات تاریخی: نقدهای وی به منابع تاریخی معتبر ارجاع ندارند و دقت علمی لازم را ندارند. 4. تفسیر سطحی: بر ظاهر اشعار تمرکز کرده و از معنای باطنی و عمیق آن‌ها غافل است. 5. رفتار متناقض: در برخی موارد، تفسیرهای خراسانی از اشعار حافظ با واقعیت‌های موجود در آثار او یا حتی با نقدهای دیگر خودش مغایرت دارد. 6. نادیده گرفتن چندوجهی بودن اشعار حافظ: حافظ با زبانی نمادین و چندمعنایی سخن گفته، اما خراسانی این ابعاد را در نظر نمی‌گیرد. 7. غفلت از معانی کنایی: تحلیل‌های او معمولاً بر معنای ظاهری متمرکز بوده و از معانی رمزی و کنایه‌آمیز اشعار حافظ غافل است. در نهایت، نقدهای خراسانی، به دلیل کاستی‌های ذکرشده،‌ برای رد آرای حافظ کافی و مستدل نیستند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات