طلب آزادی و حق در نظریه عدالت رالز; بررسی اشتیاق روبه تزاید رفاه‌اجتماعی و ناسیونالیسم افراطی درجوامع‌غربی معاصر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی اصیل (Original Article)

نویسندگان

1 دانشیار فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران

2 دانشیار فلسفه و حکمت اسلامی، دانشکده‌ی علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سبزوار، ایران

3 دانشجوی دکتری فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سبزوار، ایران

10.22080/jepr.2025.28934.1273

چکیده

با تغییر ماهیت جنبش‌های اجتماعی در سالیان اخیر، از جنبش‌های حق‌طلبانه و عدالت‌محور به جنبش‌های ناسیونالیستی و رفاه‌اجتماعی در جوامع غربی، به‌نظر می‌رسد نظریه‌ی فلسفی عدالت جان رالز با چالش جدی در استفاده از ابزارهای موردنیاز برای استقرار عدالت به‌مثابه‌ی انصاف روبه‌رو است. ارزش‌های لیبرالیستی موردنظر رالز که در سالیان اخیر به‌طور کامل بر جوامع غربی حاکم بوده‌اند، نتوانسته‌اند اصول عدالت وی، که شامل اصل برابری و اصل تفاوت هستند، را در یک جامعه‌ی بسامان برای کسب هرچه بیشتر خیرهای اساسی، با ابزار ایده‌های بنیادین، که شاخص‌ترین آن‌ها ایده‌ی وضعیت نخستین و تصمیم‌گیری از پس پرده‌ی جهل هستند، در جوامع غربی مستقر سازند. نگارندگان این مقاله بر این باورند که ابزار معرفی‌شده از سوی رالز برای استقرار اصول عدالت کافی نیستند؛ لذا به تحلیل و نقادی دیدگاه رالز پرداخته و در بخش نتیجه‌گیری، راه‌کار جایگزین، برای مقابله با بن‌بست اشتیاق روبه‌تزاید رفاه‌اجتماعی در مقابل طلب آزادی و حق، و همچنین مقابله با ناسیونالیسم افراطی را ارائه می‌نمایند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات