بداهت علم به وجود خداوند متعال در حکمت متعالیه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی اصیل (Original Article)

نویسندگان

1 استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

2 استاد گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

3 دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

10.22080/jepr.2025.28423.1252

چکیده

طبق مبانی حکمی صدرالمتألهین، وجودِ متفرّد و متشخّص در شخص واحد، بذاته واجب الوجود است؛ از این رو، در فرایند ادراک آدمی به‎عنوان تجلّی وجود واحد، نخستین مقوله معرفتی؛ «خدا وجود دارد» است که به‌عنوان گزاره پایه معرفت برای انسان حاصل می‌باشد؛ به‎گونه‎ای که سایر بدیهیات و گزاره‌های ذاتی هم متوقف بر پذیرش آن است. سرّ مطلب این است که فقر وجودی و تعلق ذاتی انسان به مبدأ کل؛ واجب تعالی، در همه شئون آدمی ازجمله ساحت معرفتی او سریان دارد. این دیدگاه ثمرۀ تحلیل معرفت‎شناسانه پذیرش هویت ربطی آدمی به حق‎ تعالی در حکمت متعالیه است که با گذر از وحدت تشکیکی به وحدت شخصی وجود اثبات می‌شود و ثمرۀ آن اثبات توقف علم موجود عین الربط، به‌طور مطلق، بر علم به مربوط إلیه خود است. این پژوهش کیفی با روش تحلیلی-توصیفی با استفاده از منابع کتابخانه‌ای انجام گرفته است و در آن هفت دلیل مبتنی‌بر هویت ربطی ماسوی به واجب‌تعالی، شدّت وجودی و کمالی حق‌تعالی، علم بسیط به وجود واجب، علم مرکب به وجود حق، جهت ضرورت وجود واجب، تلازم تقدم ایجادی و معرفتی حق بر ماسوا و اقدمیت علم به حق به‌دلیل سببیت حق‌ نسبت به هر علمی در اثبات فرضیه تحقیق اقامه می‌شود که بعد از بررسی و تحلیل آرای صدرالمتألهین استنباط شده و به همراه شواهدی از بیانات ایشان به‌عنوان مؤید ارایه می‌شود. همچنین شواهد نقلی برای اثبات ضرورت و اولیّت علمِ به وجود خداوند و لوازم آن ازجمله توقف ادراک هر چیزی بر ادراک خداوند متعال بررسی می‎شود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات